ماه میهمانی خدا به قلم دکتر فاطمه طباطبایی

اولین ظهور خالقیت انسان، شکوفایی انسانیت و متخلق شدن به اخلاق خداوندی و آن‌گاه آئینه حق‌نما شدن است. و برای این کارها، راهکارهایی گوناگون ارائه کرد که یکی از آن‌‌ها برپایی ضیافت است، ضیافتی مبارک (ماه رمضان).

   

بسمه تعالی


ماه میهمانی خدا

 

ثواب روزه و حج قبول آن کس برد

که خاک میکدة عشق را زیارت کرد

هنگامی که خداوند اعلام کرد: «خانة آب و گِل آدم من می‌سازم. این را به خودی خود می‌سازم بی‌واسطه» (خَلَقْتُ بِیَدَیَّ)، و از روح خود در او دمید: «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»، و او را عزیز و شریف گرداند: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ». سپس او را به ادنی مرتبه وجود فرستاد، ولوله‌ای در جبروتیان افتاد و این پرسش همراه با تعجب مطرح شد که چرا؟ گویی پاسخ همان بود که به فرشتگان دربارة آفرینش آدم فرمود: «إِنِّی‌َّ أَعْلَم‌ُ». «شما چه دانید که ما را با این مشتی خاک از ازل تا ابد چه کارها در پیش است؟». «گنجی از بهر او دفین کردم ... جمله من نهاده‌ام. من دانم که چه نهاده‌ام و کجا نهاده‌ام و چون نهاده‌ام».

آری او چنین اراده کرده است که انسان در همة کمالات ازجمله آفرینندگی نیز جانشین او باشد. اولین ظهور خالقیت انسان، شکوفایی انسانیت و متخلق شدن به اخلاق خداوندی و آن‌گاه آئینه حق‌نما شدن است. و برای این کارها، راهکارهایی گوناگون ارائه کرد که یکی از آن‌‌ها برپایی ضیافت است، ضیافتی مبارک (ماه رمضان).

 رمضان اسمی از اسم‌های خداوند است. دربارة وجه نامگذاری این ماه به رمضان از پیامبر(ص) نقل شده که فرمودند به‌خاطر آن است که در این ماه جان آدمی از گناه پیراسته می‌شود: «إنَّما سُمِّیَ الرَّمَضانُ لأِنَّهُ یُرمِضُ الذُّنُوبَ». ازاین‌روی این ماه را رمضان نامیدند.

خواجه عبدالله انصاری می‌نویسد: «اینک رمضان آمد که هم بسوزد و بشوید به آتش گرسنگی تن ما را، و هم بسوزاند به آب توبه دل گناهکار ما را».

این ضیافت الهی برای انسان عاقل بالغ، فرصتی است تا از همة کدورت‌هایی که مانع درک حقیقت و ظهور انسانیت اوست رها شود. از موهومات، از بت‌ها و خداهای خودساخته، از انیت و انانیت پیراسته گردد. ماه زایش انسانیت و تخلق به اخلاق الهی و به رنگ خدا درآمدن انسان است.

 پیامبر(ص) در آخر ماه شعبان با سخن زیبایی به یاران خود مژدة آمدن این ماه را دادند و فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ». رمضان با برکاتی بی‌شمار به‌سوی شما روی می‌آورد و همگان از آن سود می‌برند؛ گناهان را می‌زداید و ظلمت گناه را به نور تبدیل می‌کند.

حق تعالی با اختصاص این ماه به «الله» شرافت ویژه‌ای را برای این ماه رقم زده است؛ با آنکه همة ماه‌ها ماه خداوند است؛ اما این ماه را به ساحت الوهیت خود نسبت داده است. دربارة کعبه هم شبیه این سخن را فرموده و از واژه «بیتی» استفاده کرده و فرموده است: «أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ...»؛ خانة مرا برای طواف‌کنندگان و نمازگزاران پاک و پیراسته گردانید. «مسجد» و«قلب» مؤمن را نیز به‌خود نسبت داده و خانة خود دانسته حال آنکه ماسوی‌الله از عرش تا فرش خانة اوست.

 ماه رمضان همچون بهاری است که وجود ملکی و خاکی انسان را نیز آمادة  گرفتن  نور الهی می‌کند و با  وسعت و سخاوت بذر وجود او را از ظلمت جهالت و غفلت بیرون می‌آورد و انسانیت انسان را شکوفا می‌سازد. پس اگر پیامبر(ص) خبر می‌دهند: «أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ». این ماه عظیم و شریف، با الوهیت تام الهی به‌سوی شما می‌آید، از این خبر طبق قاعدة سنخیت و مناسبت درمی‌یابیم، میزبان این ماه شریف، نیز باید موجودی با عظمت و شریف (انسان) باشد. درک این ارتباط و سنخیتی که میان مهمان و میزبان خدا و انسان-  وجود دارد اگر به مرتبة قلب  انسان که محل ظهور ایمان و عواطف است منتقل شود، انسان می‌تواند پیوند حقیقی حق و خلق یا مهمان و میزبان را  به نحو شهودی درک کند و با کانون هستی متحد و یگانه  شود و طعم توحید الهی را بچشد. 

در حدیثی دیگر پیامبر(ص) فرمودند: «شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ اللَّهِ». رمضان ماهی است که در آن به مهمانی خدا فراخوانده شده‌اید. با این  بیان خداوند میزبان است و انسان را به ضیافت خود فراخوانده است. پس طرفه آنکه ازسویی خداوند مهمان است و انسان میزبان؛ و ازسویی‌دیگر، انسان، مهمان است و خداوند میزبان. «سبحان‌الله ماذا تستقبلون و ماذا یستقبلکم». این یک حقیقت است با دو نگرش: در یک نگاه خداوند در این ماه، با همة رحمانیت و رحیمیتش مهمان قلوب انسان‌ها می‌شود و قلب‌های مستعد از او استقبال می‌کنند. و در نگاه دیگر انسان است به خوان رحمت عام و گستردة حضرت الوهی فراخوانده‌ می شود و خداوند به استقبال او می‌رود. همین دو نگاه دربارة قرآن نیز وجود دارد. از یک‌ منظر می‌گوئیم قرآن بر قلب پیامبر(ص) نازل شده است، از منظر دیگر بر این باوریم که قلب مبارک پیامبر(ص) ترفع و توسع پیدا کرده و برای گرفتن قرآن بالا رفته است.

سخن این است که گویی خداوند اراده کرده در ماه رمضان، بارِ عام دهد و همة انسان‌ها را کریمانه نوازش کند، بزمی تدارک دیده تا غلبة رحمت بر غضبش را که فرمود: «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‌ءٍ» به نمایش بگذارد، همان‌گونه که «انسان کامل» را آفرید تا اول و آخر، ظاهر و باطن خود را یک‌جا  نظاره کند. و گاه برای اتصاف انسان‌ها به‌سوی آنچه از آن‌ها انتظار دارد در عالم شهادت نمونه‌هایی عینی را مجسم می‌سازد تا انسان‌های خوگرفته در طبیعت نیز به آن حقیقت آگاه شوند.

 همچنین برای تحقق ایمان، توحید و تسلیم دربرابر خود، حضرت ابراهیم(ع) و خاندان و پیروانش را، در دنیای مادی نمونة عینی قرار داد تا انسان‌های دیگر موحدانه زیستن را در عالم خاکی ببینند و برای نشان دادن معجزة مرکب عشق برای وصال خود، عشق‌بازی امام حسین(علیه‍السلام) و خاندان و یاران او را در عاشورا رقم زد تا هم خود ببیند و هم به همة انسان‌ها گوشزد کند: «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ» و نشان دهد که چگونه همگان می‌توانند با عشق به اوج لذت و کمال انسانی برسند و رنگ خدایی پیدا کنند. و ماه رمضان را نیز برای نمایش سیطرة هزاران لطف و عنایت و اِکرام خود قرار داد و همة انسان‌ها را به بزم محبت فراخواند. بزمی که در آن شاه و گدا برابر ‌نشینند؛ زیرا با غلبة رحمانیت و ظهور محبت، همة غیریت‌ها رنگ می‌بازد. مجلسی بر پا کرده، آئینه‌وار تا حق و خلق (مهمان و میزبان) خود را یگانه ببینند و پیامبر خاتم(ص)، امت خود را  از دعوت به چنین مجلسی آگاه می‌سازند: «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ اللَّهِ». بزمی که میزبان آن خدای رحمن و رحیم است و شوق خود را از دیدار بندگانش اظهار می‌کند: «انّی اشدّ شوقاً الیه». بی‌تردید اهل معرفت، همچون عاشقان شیدا، برای رؤیت هلال این ماه، چشم به آسمان دوخته و لحظه‌شماری می‌کنند و منتظر حضور و ظهور او هستند. کلام امام سجاد(ع) در مواجهه با هلال ماه رمضان خواندنی است. چرا که در این ماه  فرصت و رخصتی است که عشق حاکم گردد و غیریت عابد و معبود، و تمایز عاشق و معشوق برچیده شود. انتظار چنین بزمی برای انسان عارف عین طرب و نشاط است و از درگاه الهی می‌خواهد که این عشق و مستی را برایم افزون ساز «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی حُبّاً لَکَ».

خداوند در بیان اهمیت این ماه می‌فرماید: قرآن را در این ماه و در شب قدر بر قلب  انسان کامل یعنی پیامبرخاتم(ص) ظاهر و نازل کردیم: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ».  و در توصیف شب قدر می‌گوید: «وَ مَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ * لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ». شب قدری که از هزار شب برتر است و تو حقیقت آن را درنمی‌یابی.

 تنزل آن حقیقت عالیه چه پیامی برای ما دارد؟ منظور از این اِخبار چیست؟ آیا تنها یک گزارش است؟ یا تنبه و هشداری است که از انسان نیز می‌خواهد در این ماه قلب خود را برای درک و فهم سخن خدا بگشاید؟ اگر پیامبر خاتم(ص)، توانست تمام حقیقت قرآن را در قلب خودش جای دهد، بی‌تردید انسان‌های رهرو نیز می‌توانند به‌اندازة ظرفیت وجودیشان حقیقت کلام او را دریابند و با گوش جان سخن او را بشنوند و مخاطب خدا شوند.

برای تحقق این امر، تمام فرشتگان و کارگزارانش را برای یاری و هدایت و زدودن آلودگی‌های انسان فرو می‌فرستد و شیاطین و رهزنان را درغل و زنجیر قرار می‌دهد، پس درهای جهنم را به‌روی رهروان حقیقت می‌بندد و درهای بهشت را می‌گشاید.

پیامبر خاتم(ص) دربارة این ماه فرمودند: ماهی است که روزهایش برترین روزها و شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعت‌هایش بهترین ساعات است. نفس‌های شما در این ماه ثواب تسبیح، خواب شما پاداش عبادت دارد و دعاهای شما اجابت می‌شود.

ماه رمضان ماهی است که آن را با روزه‌اش می‌شناسیم؛ حال آنکه شاید روزه هم به‌خاطر عظمت این ماه مطرح شده باشد. آنچنان‌که اگر کسی را یارای روزه‌داری نباشد، نباید گمان کند که درزمرة مهمانان خداوند قرار نگرفته و برخوان رحمت رحمانیت او فراخوانده نشده است و یا برعکس اگر لب از طعام فرو بست گمان کند که حقِ این مجلس باشکوه و این مهمان با عظمت را به‌جای آورده است.

شایان توجه اینکه خداوند می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ». امت‌های پیشین روزه داشتند اما نه در ماه رمضان و نه به این صورتی که در شریعت اسلام آمده است. امام صادقعلیه‌السلام فرمودند: «ففضل الله به هذه الأمة و جعل صیامه فرضاً على رسول الله صلّى الله علیه و آله و سلم و على أمته». روزه ماه رمضان ویژه امت پیامبرخاتم - صلی الله علیه وآله- است.

 راز  روزه را کسب تقوا دانسته‌اند. چرا که با تقوای ظاهر و باطن انسان می‌تواند از بزم الهی، لذت ببرد. خود را در کنار انبیا، اولیا و عاشقان  فانی از خود، ببیند چشم و ذائقه او با تقوا می‌تواند به این گونه نعمت‌ها حساس شود و در ماه‌های دیگر از آن بهرمند گردد.

بیاییم همراه شویم با ره‌یافتگان حقیقت و خود را برای رویارویی با «شهرالله» و جلوة الوهی خداوند آماده کنیم، چه خود را مهمان تصور کنیم و چه میزبان، مهم ارتباط با این ساحت الوهی است. اگر در این ماه به امساک از برخی امور توصیه شده‌ایم بدانیم قلب خود را نیز باید از غیرِکمال و جمال مطلق خالی کنیم چراکه: «إِنَّ اَللَّهَ لاَ یَنْظُر إِلَى صُوَرِکُمْ وَ أَعْمَالِکُمْ وَ إِنَّمَا یَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِکُمْ». خداوند قلب انسانی را که متوجه به اوست می‌بیند. قلب ما تنها با کردار و رفتار ماست که آراسته می‌گردد  تهی بودن شکم از طعام، مقدمه و تمرین پیراستگی قلب از امور مزاحمی است که توجه ما را از معبود مطلق بازمی‌دارد. بنابراین باید قلب را از کینه و حقد و ریا و ...  رذائلی که با ماهیت و فطرت انسان بیگانه‌اند و انسان همواره از آن‌ها بیزار است پیراسته کنیم تا شایستة حضور در بزم الهی باشیم. در این ماه از خدا درخواست‌های نیکو داشته باشیم و همواره فقر و دردمندی خود را احساس کنیم که فرمود: «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ». و بدانیم که:

  طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک      چو درد در تو نبیند که‌را دوا بکند

پیامبر خاتم توصیه‌هایی به پیروان خود برای ورود به این ماه با شرافت، تا انسان‌ها بتوانند با هوشیاری نهایت بهره‌مندی را از این ماه ببرند؛ همچون:

درخواست‌هایمان به زبان استعداد باشد و اگر دعای «قال» به «حال» سرایت کند و از ظاهر به باطن نفوذ کند اجابتش قطعی است.

به بزرگسالان احترام بگذارید و به کودکان مهربانی کنید؛ به دیدار  خویشان و نزدیکان بروید (صله رحم) و ایشان را نوازش کنید؛ با یتیمان مهربانی کنید تا پس از شما به یتیمان شما مهربانی شود؛ - چه اهل معرفت در انجام کار خیر به فکر معامله نیستند اما از تأثیر  وضعی کار خود نیز غفلت ندارند؛ زبان خود را از چیزهایی که نباید گفت حفظ کنید؛ چشمان خود را بر اموری که نباید دید ببندید؛گوش‌های خود را از شنیدن صداهایی که نباید شنید بازدارید. - بدانیم که پیراستگی حواس ظاهری به‌ویژه چشم وگوش در پاکی باطن ما نقشی اساسی دارند. این حواس به‌مانند مرز عالم بیرون و عالم درون ما هستند و با طهارت خود می‌توانند از ورود عناصر ناپاک به باطنمان جلوگیری کنند.

پس با استغفار و توبه در این ماه خود را آزاد کنید - بدانیم ما زندانی اعمال خود هستیم - پشت‌ خود را که از گناه سنگین شده با سجده‌های طولانی سبک کنید. خداوند به عزت خودش سوگند خورده که سجده‌کنندگان و نمازگزاران را از رنج  و عذاب دور می‌کند. اخلاق خود را در این ماه اصلاح کنید تا پای شما بر صراط نلغزد.

به تلاوت قرآن بپردزید.

یعنی به توصیه امام صادق (ع) قرآن را که «عهد الله فی خلقه» است تلاوت کنیم. لااقل با خواندن ده آیه در هر شب خود را از گروه غافلان خارج کنیم. «من قرا عشر آیات فی لیله لم یکتب من الغافلین». تا به تعبیر امام خمینی  وعده «اقرا واصعد» حق را در همین عالم  درک کنیم.

 

 


  
 
اندکی صبر نمایید...