ابن عربی در اروپا

چندی پیش به سایتی برخورد کردم که هنوز متحیرم. این سایت مربوط به مدرسه "بشارا" است که در انگلستان با محور تدریس دروس معرفتی و روحی در کنار کار عملی در مزرعه، آشپزخانه و ... فراهم آمده است. این مدرسه که محفلی برای اهل دل می باشد تعلقی به مکتب و دین خاصی ندارد و افراد از سرتاسر جهان برای تحصیل و کار به منظور آرامش و ارتقاء روحی گرد هم می آیند...

 

ابن عربی در اروپا

چندی پیش به سایتی برخورد کردم که هنوز متحیرم. این سایت مربوط به مدرسه "بشارا" است که در انگلستان با محور تدریس دروس معرفتی و روحی در کنار کار عملی در مزرعه، آشپزخانه و ... فراهم آمده است. این مدرسه که محفلی برای اهل دل می باشد تعلقی به مکتب و دین خاصی ندارد و افراد از سرتاسر جهان برای تحصیل و کار به منظور آرامش و ارتقاء روحی گرد هم می آیند. آنچه برای بنده عجیب است این بود که اولین ماده درسی در این مدرسه کتب "ابن عربی" مخصوصا فصوص الحکم است. در درجه بعدی و در همین اندازه اهمیت مطالعه آثار "مولانا" در نظر گرفته شده است. البته به گفته این سایت، این مدرسه "صوفی" نمی باشد و در کنارآن بودیسم و مسیحیت و ... نیز تدریس می گردد. در این مدرسه دوره های کوتاهی برگزار می شود که افراد می توانند از سراسر دنیا در این دوره ها ثبت نام کنند. فارغ التحصیلان این مدرسه از گردانندگان اصلی سایت "اجتماع ابن عربی" می باشند.   

  

Foundations

The body, life and soul of the School's education is the absolute unity of existence.

The primary source materials of all study with the School are some of the writings of Muhyiddin Ibn 'Arabi. Known as the greatest teacher of the Sufi tradition, Ibn 'Arabi (1165-1240) was the first to articulate the unity of existence and the place of mankind in a complete system, the breadth and scope of which has never been surpassed.

Of equal importance in our study is Jalaluddin Rumi, because it was given to him to unroll the singular reality and primacy of divine love on a universal stage.

However the Beshara School is neither a school of Ibn 'Arabi, or of Rumi, nor even a Sufi school. It does not represent a particular tradition of knowledge, but the singular source of all genuine esoteric education. Thus the materials in the School's curriculum include Buddhist, Christian, Taoist and Advaita texts and many others.


مطلب ذیل تجربه یکی از شرکت کنندگان در این طرح معنوی است که از زبان ایشان عینا نقل می شود:

در مورد مدرسه بشارا- تمام شاگردان آن مدرسه انگلیسی، آمریکائی و یا اروپائی بودند و به گمان ام من اولین شاگرد ایرانی آن مدرسه محسوب میشوم . تا آنجائیکه اطلاع دارم هنوز فرد ایرانی دیگری به آن مدرسه و آن دوره بسیار دشوار کار و درس مراجعه نکرده است. 

در مدت شش ماه اقامت با کار باغبانی  در هوای بسیار سرد و بارانی اسکاتلند در فصل زمستان ،  نظافت و نگهداری آشیانه  مرغان  و اردک ها، آشپزی ، رفت و روب ،رخت شوئی و اطو کشی و بسیاری از کارهائی که مربوط به نگهداری یک عمارت بزرگ میشود و همگی بر عهده شاگردان بود ، همچنین  روزانه بمدت 4 ساعت درس فصوص میخواندیم ( به زبان انگلیسی) و معلمین آنها را توضیح میدادند ولی بیش از بحث های کلامی و نقلی ، برروی فهم درونی و پذیرش بی جدل تکیه میشد. باید اعتراف کنم که مطالعه  متون فلسفی و دینی حالا دیگر برایم روان تر است که به انگلیسی بخوانم  تا فارسی ( که واژه های عربی و تخصصی بسیار دارد) و عجیب است که فهم برایم  آسانتر میشود. هر بخش فصوص را با دقت می خواندیم ومعلمین آموزش می دادند . هر کس به قدر فهم خود می فهمید و شاگردان کمتر جدل می کردند. 

شاگردان از زنان و مردان تشکیل میشوند و همگی در اتاق درس با هم حاضر میشوند که البته خوابگاههای زنان و مردان  در دو ساختمان مجزا   هستند. آنجا روابط ما بر مبنای یک رابطه خانوادگی و خواهر و برادرانه است و هیچگونه مناسبات دیگری تشویق نمیشود. هیچگونه رعایت حجاب برای خانمها الزامی نبود فقط حفظ سادگی و پرهیزکاری  در ظاهری بی آرایش و پوشش ای مناسب می داشتیم که  با آن سرمای طاقت فرسا خود به خود این امر انجام میشد.  

 ما هر صبح ساعت 5 صبح از خواب بر می خواستیم  و نیایش خاصی که منسوب به ابن عربی است را انجام می دادیم. بعد به اتاق مراقبه می رفتیم و در آنجا مراقبه میکردیم و بعد از صبحانه کار و درس ما آغاز میشد.  در طول یازده ساعت بیداریِ روزانه ما لحظه ای به حال خود نبودیم .شبها را  در سالن بزرگ به ذکر می گذراندیم و سپس  هرکدام در بستر خواب بمدت دو ساعت ( وظیفه) با تسبیح که بر حسب احوال هر شاگردی آن نام خاص خداوند با عدد خاصی که بدان نام منسوب بود تسبیح میشد. آنگاه اجازه داشتیم بمدت 4 ساعت بخوابیم. 

از 40 روز مراقبه و ذکر بنویسم. این هم برای شاگردان  رده بالاتر در عمارتی مخصوص و جداگانه برگزار میشود. تصویرم که در روز چهلم با دوربین خاصی که انرژی ها و هاله اطراف را منعکس میکند می فرستم. این دوربین بسیار جالبی است البته در هنگام تصویر برداری من بی اطلاع بودم.

نوشته شده توسط مهدی صدفی 

http://ibnarabi.blogfa.com