دکتر فروغ احراری در نشست تخصصی عشق و محبت از دیدگاه عارفان مسلمان

عرفان در زندگی

دکترفروغ احراری عضو هیات مدیره انجمن علمی عرفان اسلامی و رئیس کمیته آموزشَ، در نشست تخصصی" بررسی عشق و محبت از دیدگاه عارفان مسلمان "که به همت انجمن علمی عرفان اسلامی ایران در دانشگاه بوعلی سیناهمدان برگزار شد سخنان خود را با آیه "انا لله وانا الیه راجعون"آغاز کرد، وی افزود در یک مجلس عرفانی حتما مخاطبان عزیز اشعار دارند که چه معنای بلندی دارد این آیه ، و اینکه تلاوت آن تنها تداعی کننده مجالس ختم کند چندان منطقی بنظر نمیرسد. در این آیه دو قوس نزولی و صعودی انسان مطرح است. انسان درقوس نزولی از عرش به فرش ودر قوس صعودی از فرش به ملکوت را طی میکند.

 

وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: سلوک دو جنبه دارد، سلوک خائض یا همان سلوک در سقر و سلوک فایز یا سلوک سعادتمندانه.  ما چه بخواهیم و چه نخواهیم سالکیم، این سلوک با شرط و شروط خود یا الی الله است یا الی الشیطان.

 

دکتراحراری افزود: این انسان خاکی  پا در این دنیا نهاده تا نمایشی را در صحنه دنیا بازی کند. دنیا دار کثرت است و انسان  در طول این مسیرخواه و ناخواه آلوده کثرات می شود، برای رهایی از کثرت و پیوند با وحدت باید مراحل سلوک الهی را طی کند . این دنیا دار امتحان است و باید در این دار از کثرت ها جدا شده تا به وحدت حقیقی واصل شود.

 

وی در ادامه گفت: چگونه باید این سلوک را طی کنیم که بتوانیم جز فائضین باشیم؟ و در پاسخ بیان کرد: ریاضت، خلوت، تسلیم، پیروی امر مرشد وحتی شهود به تنهایی برای سلوک الی الله و رسیدن به فوز حقیقی کافی نیست... اگرچه همه اینها برای رسیدن به سلوک، زمینه را تا حدودی فراهم میکند اما راه وصول را به تمامه تکمیل نمیکند،  آنچه که برای ابزار سلوک واجب و مهم است "هدایت" است. طی کردن طریق هدایت با بهره مندی از کتاب هدایت(قرآن) و نور اهلبیت علیهم السلام از ضروریات یک سالک واقعی است.

ایشان درخصوص نیابت انسان و خلیفه اللهی در زمین  افزودند : هرچه هست، جلوه اوست و تمام اسما و صفات الهی را خدا به انسان آموخت و او را خلیفه خود در زمین قرار داد؛ انسان را آفرید تا شناخته شود،اگر انسان آفریده نشده بود، خدا نیز شناخته نمیشد، و این انسان است که با خلعت خلیفه اللهی بر جهان سیطره دارد و البته همه تحت  تسلط خداست..

این محقق حوزه ادیان و عرفان اضافه کرد: دومین ابزار برای رسیدن به سلوک "شکر" است، سلوکی که می خواهد در سقر نباشد، باید با شکر همراه باشد، نه فقط شکر زبانی بلکه شکر با تمام وجود؛ مصداق شکر این است که بدانیم چه کاری را چگونه و در جای خود قرار دهیم و به معنا ی حقیقی عبد باشیم و عبودیت کنیم.

 

وی بیان کرد: سومین مرکب بعد از هدایت و شکر"بلا" است، بلا رکن رکین تمامی مراحل سلوک است. مصیبت یعنی رسیدن و برخورد با مشکلات، انسان در بلاهاست که نقاط ضعفش مشخص می شود و باعث تخلیص او می شود، چرا که بلا موجب پاکی شده و غرور را از بین می برد.

وی در پایان گفت: به امید آنکه زندگی ما به گونه ای باشد که دیگران در باغ زندگی ما بارور شوند.

 

اندکی صبر نمایید...