سید جلال الدین آشتیانی

سید جلال الدین میری آشتیانی در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در قصبه آشتیان از توابع سلطان آباد اراک در خانواده ای کاملاً متدین و مذهبی، چشم به جهان گشود.

سید جلال الدین میری آشتیانی در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در قصبه آشتیان از توابع سلطان آباد اراک در خانواده ای کاملاً متدین و مذهبی، چشم به جهان گشود.
در سن پنج سالگی راهی مکتب خانه شد و قرآن را در مکتب خانه مادربزرگ خود فراگرفت و تا اندازه ای با نگارش فارسی آشنایی پیدا کرد و با ورود به دبستان به دلیل هوش و ذکاوت و نیز توانایی خواندن و نوشتن، از همان آغاز به کلاس سوم هدایت شدو تا پایان کلاس ششم و گرفتن گواهی دوره ابتدایی در دبستان خاقانی روستای آشتیان، درس خواند. سپس به مکتب خانه بازگشته و دروس مرسوم را به سبک و سیاق سنتی فراگرفت. کتاب گلستان سعدی و کلیله و دمنه و نصاب الصبیان (ترجمه لغات عربی به فارسی به صورت منظم) و تاریخ معجم و جامع المقدمات، مجموعه علم صرف و نحو و قسمتی از دره نادری و نیز بخش هایی از کتاب شرح سیوطی ابن مالک (تا باب مبتدا و خبر) را در همان مکتب خانه فراگرفت.
سیدجلال در سال ۱۳۲۳ خورشیدی رهسپار قم شد. وی در قم، کتاب شرح جامی و باقیمانده سیوطی را فراگرفت. در این مرحله از تحصیل کتاب های سطح فقه و اصول را همچون شرح لمعه (فقه) و قوانین (اصول فقه) و رسائل (اصول فقه) و مکاسب (فقه) و کفایه (اصول فقه) را به اتمام رساند. شرح مطالع در منطق و شوارق در کلام را نیز گذراند. همچنین شرح منظومه حکیم ملاهادی سبزواری (در فلسفه) و مکاسب شیخ اعظم انصاری (در فقه) را در محضر مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی امیرکلاهی آموخت و تا اواخر الهیات منظومه و قسمت زیادی از شوارق، و بعد هم قسمتی از امور عامه اسفار را نزد آن مرحوم فراگرفت.
آشتیانی پس از اتمام سطح، وارد خارج فقه و اصول شده و در محضر استاد آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی به مدت ۸ سال حضور یافت و مدت یک سال در محضر آقا سیدمحمدتقی خوانساری (قده) حاضر شد.
آشتیانی سپس به نجف رفت و در مدت دو سال (۱۳۳۶-۱۳۳۷) اقامت خود در آن جا از دروس مرحوم آقا سید محسن حکیم و استاد سید عبدالهادی شیرازی استفاده کرد، اما به دلیل کسالت به قم بازگشت و مدت ۸ سال به حوزه تدریس فلسفه و تفسیر قرآن کریم و اصول فقه حاج سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی حاضر شد و الهیات کتاب شفای شیخ الرئیس و الهیات بالمعنی الاخص اسفار و امور عامه این کتاب را به انضمام قریب به یک دوره اصول فقه و قسمتی از تفسیر قرآن را خدمت آن فقیه گرانقدر قرائت کرد.
سپس آشتیانی به مدت یک سال در قزوین اقامت کرد و از محضر آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی بهره گرفت و دوباره به قم بازگشت.
در سال ۱۳۳۸ خورشیدی، آشتیانی با ارائه رساله خود در مبحث وجود با عنوان هستی از نظر فلسفه و عرفان، به عضویت هیأت علمی دانشگاه پذیرفته شد و از اول مهرماه همان سال تدریس خود را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد در رشته فلسفه و تصوف آغاز کرد.
در سال ۱۳۳۹ خورشیدی، آشتیانی به عضویت در انجمن تألیف و ترجمه دانشگاه فردوسی مشهد درآمد. آشتیانی اغلب از کم توجهی به علم و اندیشه آن هم در مراکز مهم علمی کشور رنج می برد و در هر فرصت و مجالی که فراهم می آمد به سران و تصمیم گیران هم درد را و هم درمان را بیان می کرد. آشتیانی برای احیای فلسفه و عرفان اسلامی به بازسازی و زنده کردن متون فلسفی و عرفانی می پردازد و ده ها اثر فلسفی و عرفانی از اکابر مدرسان و محققان چهار قرن اخیر را در اختیار دانش پژوهان قرار می دهد و با گذشت کمتر از دو سال در خردادماه ۱۳۴۰ خورشیدی، رتبه دانشیاری را از آن خود کرده و پس از نزدیک به هفت سال کار علمی و تدریس در دانشگاه به عنوان مربی و دانشیار و در آذرماه ۱۳۴۵ به درجه استادی ارتقا یافت.
با ترفیع درجه و تصاحب درجه استادی، دامنه تعلیم و تدریس استاد گسترده تر شد. استاد پس از ۳۷ سال تدریس در دانشگاه فردوسی، در آبان ماه ۱۳۷۵ به اجبار بازنشسته شد.
آشتیانی به تشویق پرفسور هانری کربن به تصحیح و انتشار نسخه‌های تخصصی فلسفی خطی اقدام کرد.
داریوش شایگان در کتاب زیر آسمانهای جهان در مورد او می‌گوید:«هنگامی که کربن طرح عظیم خود را برای تدوین تذکره‌ای از فیلسوفان ایرانی از قرن یازدهم هجری تا زمان معا صر درافکند از آشتیانی دعوت به همکاری کرد. آشتیانی همه وقت و همت خود را وقف این کارکرد و اگر پر کاری اش نبود این طرح هرگز به انجام نمی‌رسید.»
سید جلال الدین آشتیانی ، پس از گذراندن بیماری طولانی و بر اثر کهولت سن در سن هشتاد سالگی در سوم فروردین ماه 1384 هجری شمسی دار فانی را وداع گفت. وی از بازماندگان حکمت صدرایی در ایران محسوب می شد که آثار منحصر به فردی را خلق کرده بود.

برخی ازمهمترین آثار وی عبارتند از:

۱- «شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا». «آشتیانی» در این کتاب مبانی اصلی فلسفه ملاصدرا مانند: اشتراک معنوی وجود، اصالت وجود، وحدت وجود، وجود ذهنی، حرکت جوهری را تبیین می‌کند و به انتقادات معاصرین به فلسفه ملاصدرا پاسخ می‌دهد.
۲- «هستی از نظر عرفان و فلسفه»
۳- «شرح بر زاد المسافر ملاصدرا»
۴- « شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم»
۵- « شرح فصوص الحکم فارابی»
۶- «تفسیر سوره فاتحه الکتاب»
۷- « تحشیه بر رساله المشاعر ملاصدرا»
۸- «مقدمه بر اصول المعارف فیض کاشانی»
همچنین تعداد زیادی متون فلسفی کلاسیک توسط وی تصحیح شده‌است.
منبع: http://www.iran-newspaper.com